❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤
عاشقانه و عارفانه
 
 
پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : reza

 بعد از سالها دختر کبریت فروش را دیدم 

بزرگ و زیبا شده بود

به او گفتم کبریت هایت کو میخواهم این سرزمین را به اتش بکشم
 
خندی تلخی کردو گفت
 
کبریت هایم را نخریدن سالهاست که تنم را میفروشم
www.ashkbaran.loxbolg.com


صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
موضوعات
آخرین مطالب
تنها دو روز...
میترسم ..
بیداری.... عشق و زندگیم... بوسه... خدا... متن آهنگ سامان جلیلی به نام بی انصاف برهان عشـق… دوستت دارم ... عشق .... عشق من.... مجموعه جملات زیبا و عاشقانه بسیار ناب و رمانتیک خاص 96 – 2017 کاش می شد … تسلیت....
پيوندها

 

 

 





نويسندگان