❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
در دو چشمش گناه می خنديد\ بر رخش نور ماه می خنديد در گذرگاه آن لبان خموش شعله ئی بی پناه می خنديد
با نگاهی كه رنگ مستی داشت در دو چشمش نگاه كردم و گفت: بايد از عشق حاصلی برداشت
در نهانگاه رازپرور شب نفسی روی گونه ئی لغزيد بوسه ئی شعله زد ميان دو لب (فروغ فرخزاد)
www.ashkbaran.loxblog.com نظرات شما عزیزان:
آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||
|